نظر به اینكه فرهنگهای عربی به فارسی اغلب حاوی لغات سره و اصیل فارسی و نمایانگر گوشهای از خدمات دانشمندان ایرانی به فرهنگ اسلامی و زبان عربی و فارسی است، تصحیح و نشر آنها به كار تهیه و تدوین فرهنگ غنی و كامل فارسی به سهم خود خدمت خواهد كرد. فرهنگ تاجالاسامی یا تهذیبالاسما فرهنگی است عربی به فارسی از مؤلف ناشناس، مخصوص اسما، یعنی حروف و مصادر در آن یافت نمیشود. نگارنده این فرهنگ و زمان تألیف آن دانسته نیست، جز اینكه دو نسخه به خط قرن هفتم از آن در دست است. این فرهنگ چه از نظر زبان عربی و چه از لحاظ زبان فارسی كتابی با ارزش و مفید است. این كتاب كه حدود 25 تا 30000 لغت عربی دارد یكی از فرهنگهای مفصل و مفید عربی به فارسی است و از نظر احتوای بر لغات اصیل فارسی و برخی از ویژگیهای منحصر به فرد خود نیز قدر و اعتبار دارد. در تدوین این كتاب، مؤلف از چندین فرهنگ عربی و عربی به فارسی استفاده و در تنظیم و ترتیب لغات نیز از روشی خاص پیروی كرده است. نحوه تنظیم لغات به این صورت است كه نخست حرف آغاز كلمه به 28 «كتاب» یا «باب» و سپس هر «باب» برحسب حرف پایان واژه به 28 بخش كوچكتر به نام «فصل» تقسیم شده است، مانند «كتابالالف فصل ب الاب پدر». پیدا كردن لغت مورد نظر در این فرهنگ، با توجه به حرف آغازی و پایانی واژه، آسان است؛ مثلاً، كلمه «بحر» را در باب یا كتاب «ب» فصل «را» میتوان یافت. در این كتاب، حروف پ، چ، ژ، گ به صورت ب، ج، ز، ك نوشته شده است. «آنچه» و «آكنه» به صورت «آنچ» و «آنك» نوشته شده است. نیز در نسخه مجلس، و گاهی در نسخه «طر»، «كه» به صورتی «كی» نوشته شده است. حروف د، ر، ح، ص، ط در نسخه «طر» به صورت د، ر، ح، ص، ط نوشته شده است. های غیرملفوظ در جمع به «ها» از آخر كلمات حذف شده است، مانند «خانها» و «شاخها». در كلمات مختوم به های غیرملفوظ، هنگام پیوستن به یای نكره، علامت «» روی ها آمده است، مانند «قبیلهای» و «=حلقهای». پس از كلمات مختوم به «الف» و «واو» در حالت اضافه، علامت «» افزوده شده است، مانند «نقطها» خود «پایها ستوران». تنوین رفع به صورت دو ضمه كنار هم «،،» نوشته شده است. «الف مقصوره» گاهی به صورت «الف كوتاه» نوشته شده است نه به «یا» ، مانند «» و «». همزه اسم فاعل همه جا به «ی» نوشته شده است، مانند. برای اشاره كردن به جمع كلمات، در نسخه «طرخان والده»، لغت «جماعه» و در نسخههای دیگر نشانه اختصاری «ج» و گاهی خود كلمه «جمع» به كار رفته است. برای جمعالجمع و جمعجمعالجمع به ترتیب نشانههای اختصاری «جج» و «ججج» آمده است. كلمههای مركب پیشونددرا غالباً جدا نوشته میشوند، مانند : همعهد. به معنی «معروف»اشاره شده است، مانند «:م». مؤلف گاهی تركیبات و مثنای واژهها را نیز آورده است، مانند «بنت : خمر، ،». در نسخهها گاهی به گونههای لهجهای واژههای فارسی برمیخوریم كه از نظر مطالعات زبانشناسی جالباند، مثلاً در نسخه «طر» واژه «سرگین» به صورت «سرقین» و واژههای «شتر»، «م»، «» و «سوراخ» به صورت «شتر»، «نب»، «» و «سولاخ» ضبط شده است. لغات و تركیبات فارسی سره در این فرهنگ بسیار است، مانند «» و «سولاخ» ضبط شده است. لغات و تركیبات فارسی سره در این فرهنگ بسیار است، مانند «» ؛ «برازبان یا فرازبان: الثومه»؛ «یا»؛ خبرپرس: جاسوس»؛ «»؛ «ناهمتا: و ضدید». همچنین لغاتی كه در فرهنگهای دیگر نیامده یا به صورت دیگری آمده است، مانند «: داری»؛ «ذبا: باقی وام»؛ « :نان كرنجین»؛ « : جای هموار»؛ «العاصد: آنك گردن برمیتابد جواب را». در این فرهنگ كلمههای هممعنی با هم ذكر شده و معنی فارسی در برابر آنها آورده شده است، «مانند و: دراز»؛ « : دندان گشاده»؛ « و : كودكی كه پس از دیگری آید»؛ « و و : گوپشت»؛ « والایا : روشنایی آفتاب». از ویژگیهای این فرهنگ كه امتیاز بیشتری به سایر فرهنگها دارد این است كه نحوه ترتیب لغات به گونهای است كه دسترسی به واژههای مورد نظر در آن آسانتر است تا در فرهنگها مشابه؛ در ذیل هر واژه، علاوه بر معنی فارسی، جمله عربی یا ضربالمثلی كه واژه در آن به كار رفته به عنوان شاهد و نحوه كاربرد لغت بیان شده است. مانند «»؛ « : كتف ساره، و فیالمثل: »؛ مانند هر لغت كه مربوط به ایام عرب است این معنی تصریح شده است، مانند « : اندام و حاجت، « العرب»؛ ( بالشام، ( )»؛ معروف در آن ضبط شده است، مانند ابوالبشر: آدم، ابویحیی: ملكالموت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.