_x000D_
_x000D_
دکتر حاجیپور در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره مبانی تالیف کتاب دانشگاهی اظهار کرد: کتابهای دانشگاهی در چند دسته قابل تقسیماند؛ نخست کتابهای بنیادین که مبانی علم را تبیین و تحلیل میکنند و دوم آثاری که به اصطلاح «در مرز دانش» لقب گرفتهاند، یعنی آثاری که بهعنوان مبناییترین منابع دانشگاهی باید برآمده از فرایند پژوهش باشند.
وی با اشاره به فرایند تولید کتاب افزود: تولید کتاب نیز دارای سه مرحله تحقیق، مقاله و تولید است؛ به عبارتی دیگر پژوهشگر یافتههای خود را در قالب مقاله ارائه میکند و سپس رسالت کتاب معنا مییابد. مجموعههای نوین، پژوهشها را در قالب کتاب به دست مخاطب میرسانند و در نهایت همین آثار مبنایی برای تحقیق و پژوهش میشوند. بنابراین فرایند تحقیق، مقاله و کتاب مبناییترین روش تولید کتاب است.
مبناییترین فرایند تولید کتاب در کشور کمرنگ است
حاجیپور ضمن تایید این موضوع که مبناییترین فرایند تولید کتاب در کشور چندان پررنگ نیست، گفت: تولید منبع دانشگاهی بیشتر بر پایه ترجمه است. تالیف در حوزههای علمی بهعنوان یکی از دشوارترین فعالیتهای اهالی قلم و به معنای انس و الفت بین مفاهیم به ظاهر پراکنده است.
_x000D_
این ناشر دانشگاهی تالیف در حوزه علم را اندک دانست و ادامه داد: به جز منابعی که از سوی صاحبنظران تولید میشوند، حقیقت امر این است که در حوزه نشر دانشگاهی، آثار ترجمهای با عنوان تالیف به چاپ میرسند.
_x000D_
کیفیت تولید در علوم پایه بهتر از علوم انسانی است
رئيس مرکز نشر دانشگاهی افزود: در حوزههای علوم انسانی در فرایند تحقیق، مقاله و تولید کتاب ضعیف عمل کردهایم. تولید در حوزههای علوم پایه شاید به دلیل معین بودن نظریههای علمی، نسبت به علوم انسانی تا حدودی از کیفیت بهتری برخوردار است اما تا سطح مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.
وی درباره مسائل فنی حوزه نشر دانشگاهی نیز اظهار کرد: ویراستاری و به ویژه معادلسازی، موضوع اساسی نشر کتابهای دانشگاهی است. متاسفانه در این دو حوزه دچار مشکلیم و به عبارتی دیگر با اعمال سلیقههای مختلف و بهکارگیری واژههای متنوع، شاهد ورود ادبیات خاصی در بین دانشجویان هستیم. بنابراین به لحاظ فنی، متولی درستی در حوزه کتابهای دانشگاهی اعم از علوم پایه و علوم انسانی نداریم.
در استفاده از آیین نگارش وحدت رویه وجود ندارد
حاجی پور ادامه داد: به دلیل وجود مشکلات در حوزه فنی چاپ از یکسو و مسایل مالی از سوی دیگر، مجبوریم برخلاف منبع اصلی، کتاب را با تصاویر تک رنگ و بیکیفیت منتشر کنیم. در مجموع از نظر محتوایی، صفحهبندی و ظاهر کتاب با سیستم نشر مدرن فاصله داریم.
_x000D_
ياین فعال حوزه نشر دانشگاهی در تشریح ضعف ویراستاری در تولید منابع دانشگاهی گفت: ارتباط معقولی بین فرهنگستانها و ناشران دانشگاهی برقرار نکردهایم؛ به عبارتی دیگر فرهنگستان یک واژهاي را مصوب میکند اما ناشر با بیتفاوتی از واژه خود استفاده میکند. در بهکارگیری یک آیین نگارش نیز شاهد چنین اتفاقی هستیم، یعنی در استفاده از آیین نگارش یک وحدت رویه بین ناشران وجود ندارد.
نظارت بر محتوای آثار دانشگاهی یک موضوع حاکمیتی است
وی درباره نظارت بر محتوای آثار دانشگاهی با هدف ایجاد هماهنگی در رعایت اصول ویراستاری بین ناشران عنوان کرد: بهطور قطع این نظارت یک موضوع حاکمیتی است. بهترین و نخستین ارگان برای اعمال حاکمیت در حوزه کتاب، جایی جز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیست. یعنی این نظارت باید در سطح وزارتخانه باشد تا در مقام یک سیاستگذار وارد عمل شود. موضوع معادلسازی از مهمترین مباحثی است که وزارت علوم باید راجع به آن تصمیمگیری کند.
رئيس مرکز نشر دانشگاهی، درباره نظارت وزارت علوم بر منابع دانشگاهی در طی 30 سال گذشته نیز گفت: از اوایل دهه 60، دو ناشر مطرح کشور یعنی مرکز نشر دانشگاهی و سازمان انتشارات سمت در حوزه نشر دانشگاهی فعالیت خودشان را آغاز کردند. در اوایل دهه 70 شاهد رشد یکباره ناشران دانشگاهی بودیم. علیالقاعده این ناشران با شم تجاری به خوبی متوجه شدند که فعالیت در حوزه نشر دانشگاهی موقعیت مناسبی برای کسب سودهای کلان مالی است.
با افزایش تقاضا، نظارت کمرنگ شد
وی افزود: این ناشران درک کردند این فضا فضایی است که از نظر محتوایی چندان نظارتی بر آن صورت نمیگیرد؛ فقط کافی است یک مدرس دانشگاه، یک متن ترجمهای یا تالیفی را در اختیار این ناشران قرار دهد.
حاجی پور اظهار کرد: در حالیکه ناشران دانشگاهی دهه 60 که آثاری به قلم مولفان مطرح تولید میکردند یک نوع نظارت خودجوش و درونسازمانی بر آثار داشتند، با رشد جهشی ناشران در دهه 70، نظارت و کنترل بهواسطه افزایش تقاضا کمرنگ شد.
_x000D_
_x000D_
منبع: خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)
_x000D_